نتایج جستجوی عبارت «رسول حفار دبستان شهید حسین فهمیده مدرسه ولی‌عصر(عج) منطقه حلبچه گلزار شهدای نی‌ریز ۱۳۶۷/۱/۳ والفجر ۱۰» در نوشته‌های دانشنامه دفاع مقدس:
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید علیرضا شناور
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
وقتی به آسمان نگاه می‌کنم، وقتی هنگام شب، در میان ستاره‌ها به دنبال تو می‌گردم، یاد روزها و شب‌هایی می‌افتم که تو چشم از آسمان برنمی‌داشتی و با تعجب می‌گفتی: می‌دانی هرکدام از ما یک ستاره داریم؟ من توی آسمان، روز و شب به دنبال ستاره تو می‌گردم، کدامین ستاره‌ای؟ کجای آسمانی؟ ستاره وجود علیرضا، ۱۳۴۷/۹/۲۰ در نی‌ریز طلوع کرد و خانواده مذهبی و متدینش او را چون نگینی زیبا در میان گرفتند و در کانون گرم خود به...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید علیرضا اکرامپور
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
ای رفیق! همچون قاصدک‌های عاشق به پرواز در آی و نظاره کن به خون نشستن آلاله‌های سرخ‌رنگ سرزمین ایران را که آواز ملکوتی فرشتگان را زمزمه می‌کنند و در سودای وصال دوست،‌ سر و جان را یک‌باره به بازار شهادت می‌برند. از میان آن قاصدک‌ها، می‌توان یکی چون علیرضا اکرام پور را به شمار آورد. همانی که در اولین روز از زمستان سال ۱۳۳۶ سرمای طبیعت را با نفس گرم خود طراوت بهاری بخشید و فضای خانواده مذهبی...
زندگینامه جانباز محمد اسماعیل معدلی
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
محمد اسماعیل معدلی فرزند فلک ناز، در تاریخ دهم بهمن ماه سال 1346 در شهرستان نی‌ریز در خانواده‌ای متدین و با ایمان چشم به جهان گشود. دوران پنج ساله ابتدایی را در دبستان فاطمه طباطبائی نی‌ریز طی نمود و دوران سه ساله راهنمایی را در مدرسه راهنمائی مسعود بزرگی نی‌ریز با موفقیت پشت سرگذاشت. وارد مرحله نوینی از زندگی یعنی دوره دبیرستان گردیده و دوران دبیرستان را در دبیرستان احمد نی‌ریزی ( امام خمینی) نی‌ریز طی نمود. این...
زندگینامه آزاده و جانباز عبدالرسول کرونی
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب آزادگان »
عبدالرسول کرونی فرزند شیر علی، در سال 1353 در خانواده‌ای متدین و مذهبی در آباده طشک بدنیا آمد. دوران تحصیلات ابتدائی را در دبستان هجرت آباده طشک با موفقیت گذراند و سپس جهت ادامه تحصیلات در مدرسه راهنمائی ابن‌سینای آباده طشک شروع به تحصیل نمود. سال سوم راهنمای بود که به فکر رفتن به جبهه افتاد.‌‌ چون سنش کم بود مخالفت شد ولی با کوشش و پافشاری بسیار، موفق شد روز پنجم اردبیهشت ماه سال 1367به جبهه اعزام...
شهدا سال 65 -زندگینامه شهید غلامعباس ملایی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
در گرماگرم نبرد بود که ناگهان تیر کین بر سجده‌گاهش نشست و فرقش را شکافت، درحالی‌که خون سرخ بر گونه‌هایش جاری بود؛ پرسیدم: چگونه‌ای؟ بی‌درنگ زبان گشود و گفت: اگر با منش نبود میلی چرا کوزه من بشکست لیلی غلام عباس، ۱۳۴۴/۶/۲۰ در خانواده‌ای مذهبی، در روستای مشکان نی‌ریز متولد شد. کودکی را در محیط پر از لطف و صفای روستا گذراند و تحصیلات ابتدایی خود را در دبستان شهید آیت آغاز کرد و به پایان برد. سپس وارد مدرسه ابوریحان...
شهدا سال 66 -زندگینامه شهید محمد علی (رضا)منوری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهید محمد علی (رضا)منوری »
نگاهش دنیایی از صفا و مهربانی را با خود داشت و لبهایش نوای عشق می‌سرود.محمد‌علی (رضا) سال 1346 در خانواده‌ای متدین و مذهبی در نی‌ریز متولد شد. دوره ابتدایی را در دبستان بختگان و راهنمایی را در مدرسه بزرگی و متوسطه را در دبیرستان امام خمینی نی‌ریز با موفقیت سپری کرد. با ندای آزادیخواهی و حق طلبی امام و مقتدای خود هم‌آواز شد. چون هزاران نوجوان عاشق، به سیل خروشان مردمی پیوست تا بنیاد ظلم و ستم پهلوی...
زندگینامه آزاده حسن توده
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب آزادگان »
برادر حسن توده فرزند رضا، در تاریخ یکم آذرماه سال1345 در روستای مشکان نی‌ریز در یک خانواده مذهبی چشم به جهان گشود. دوران ابتدائی را در دبستان ششم بهمن روستای مشکان با موفقیت گذراند. سپس وارد مدرسه راهنمائی ابوریحان ‌شده و تا دوم راهنمائی تحصیل کرد. به دلائل مختلف از جمله مشکلات مالی و تحصیلی درس را رها کرده و برای کمک به تأمین معاش خانواده در کنار برادرانش به کشاورزی پرداخت. در محیط خانواده روستائی، اخلاقی پسندیده...
شهدا سال 65 -زندگینامه شهید بهرام ایازی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد بهرام ايازي »
وقتی به تماشای لاله‌زاران می‌نشینی، اگر چشم دل بازکنی، در میان گلبرگ‌های هر لاله‌ای، قصه پردرد عاشقی همچو بهرام را خواهی خواند که عمری را در آرزوی رسیدن به معشوق، بال‌وپرشان سوخت و خاکستر شد. بهرام ۱۳۴۷/۵/۱ غنچه وجودش در روستای خواجه جمالی، بخش آباده طشک از توابع شهرستان نی‌ریز در خانواده‌ای مذهبی شکوفا شد. پدر و مادر مهربان و زحمتکش او فرزند نورس خود را با عشق به خوبی‌ها پروردند و دستش را در دست معلمان روستا برای...
مرارتها و مشقت های عملیات والفجر ده
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات والفجر ده »
آقای محمد زاده در مورد مشقاتی که رزمندگان شهرستان نی‌ریز در این عملیات متحمل شدند می‌گوید‌: بچه‌ها اصلا" سنگر اجتماعی نداشتند‌، بلکه گودالی حفر کرده بودند و شبها در این گودالها، پلاستیکی روی خودشان می‌کشیدند تا کمتر خیس شوند و به این شکل استراحتی می‌کردند. از نظر غذا هم فقط غذای سرد مثل کنسرو و کمپوت داده می‌شد، آن هم شب هنگام ماشین تدارکات می‌آمد غذای سرد را تحویل می‌داد و بر می‌گشت. از نظر آب هم از آب...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید بهمن پرآور
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
شهادت سرآغاز پایندگی است               نترسم زمرگی که خود زندگی است سالکان طریقت و عارفان مست از می‌ناب عشق، شهادت را نزدیک‌ترین راه در رسیدن به مقصود یافتند و با حضور در آن میدان، پیمانه وصل را سر کشیدند. از این قبیله، شهیدی است دلاور که چهارم تیرماه سال ۱۳۴۷، در روستای تم‌شولی از توابع بخش آباده طشک نی‌ریز، میان خانواده‌ای خداپرست و باایمان دیده به جهان گشود؛ نام او را بهمن نهادند....